اگر باز هم دنیا بیایم، همین خواهم بود.
امروز موضوع بحث انجمن این بود که اگر فرصتی دوباره داشته باشیم تا باز هم به دنیا بیاییم چه میکنیم؟!
اولش با خودم گفتم اگر قرار است از اول دنیا بیایم و باز هم در اینجای دنیا باشم قطعا دلم نمیخواهد، حال آنکه فکر میکنم اگر باز هم دنیا بیایم همین راهی را میروم که حالا رفتهام. شاید گاهی کمی محتاط تر میبودم اما فکر نمیکنم تغییری در روال زندگیام میدادم. شاید همان اشتباهات، همان خطاها و همان شیطنتها رو تکرار میکردم. در این احوال بودم که صدایم زدند و گفتند نوبتِ من شده.
با شهامت و اعتماد به نفسی که فکر میکنم کمتر وقتی از خودم دیدهام گفتم انتخابمان در این شرایط به میزان علاقه و امتیاز مقبولیتی ست که خودمان به خودمان میدهیم و از آنجا که فکر میکنم گوشهی تاریک وجودم را دوست دارم چون این من را ساخته و اشتباهاتم که باعث شده به اینجا برسم، پس نمیخواهم باز هم دنیا بیایم.
قابل وصف نیست که چه سبکیِ لذت بخشی بعد از ابراز خودم داشتم. بغض لعنتیِ این چند روز زایل شد و چقدر به خودم میبالیدم که خودم را دوست دارم. همین منی که گاهی خاکستری و سیاه ست، همینی که بارها در پستو پنهانش کردهام که مبادا کسی چپ نگاهش کند، همینی که خیلی وقتها از خودش بودن منع شده، همان را دوست دارم.
- ۹۷/۱۲/۰۱